« برتري تهذيب اخلاق بر تحصيلای بهار جاودان »

ایثار حضرت زهرا (س)

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 2ام اردیبهشت, 1391

پس از اقامه نماز جماعت، پيامبر خدا صلي‌ا… عليه و آله وسلم از حال پيرمردي که لباس‌هاي کهنه به تن داشت جويا شد. او گفت: گرسنه‌ام، غذايم ده؛ برهنه‌ام، مرا بپوشان؛ فقيرم، به من کمک مالي کن. پيامبر رحمت به بلال فرمود: او را به منزل فاطمه عليهاالسلام راهنمايي کن.

پيرمرد همان خواسته‌ها را از فاطمه عليهماالسلام طلب کرد. فاطمه که مانند شوهر و پدرش سه روز مي‌شد که غذا نخورده بود، پوست گوسفندي را که حسن و حسين روي آن مي‌خوابيدند، به وي داد. پيرمرد گفت: چگونه درد گرسنگي خويش را با آن درمان کنم؟ فاطمه گردنبندش را در آورد و تقديم به وي کرد و فرمود: اميد آن‌که خداوند به‌جاي آن چيزي بهتر از آن به تو دهد.

پيرمرد به مسجد آمد و ماجرا را براي پيامبر اکرم صلي‌ا… عليه و آله وسلم بيان کرد. اشک شوق در چشمان رسول خدا حلقه زد. عمار برخاست و با اجازه رسول خدا آن را خريد. پيرمرد گفت: در برابر آن نان و گوشتي مي‌خواهم تا گرسنگي‌ام برطرف شود، ردايي يماني که مرا بپوشاند و پولي که با آن به خانواده ام برسم. عمار بيش‌تر از آن‌چه خواسته بود به وي داد. آن‌گاه پيامبر خدا رو به پيرمرد کرد و فرمود: آيا سير و پوشانيده شدي؟

گفت: آري. پدر و مادرم به فداي تو.

رسول خدا فرمود: اينک براي فاطمه به خاطر احسانش دعا کن.

آن‌گاه پيامبر خدا رو به اصحاب کرد و براي آن‌ها از فضائل و کمالات فاطمه سخن گفت.

عمار برخاست و گردنبند حضرت زهرا را با مشک خوشبو ساخت، در پارچه‌اي يماني پيچيد، به غلامش داد و گفت:‌اي رسول خدا اين غلام و گردنبند هديه‌اي است از من به شما.

پيامبر (پذيرفت و) به غلام فرمود: نزد فاطمه برو و گردنبند را به او ده، تو نيز از آنِ او هستي.

(غلام به محضر فاطمه شرفياب شد) حضرت زهرا گردنبند را گرفت و غلام را نيز در راه خدا آزاد کرد. آري آن گردنبند با برگت گرسنه‌اي را سير کرد، برهنه‌اي را پوشانيد، فقيري را بي نياز نمود و بنده‌اي را آزاد ساخت و بالاخره نزد صاحبش برگشت.

بحارالانوار، ج 43

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 
5 stars

آيت ا… شهيد دستغيب :

رحمت خدا به کسي داده مي‌شود که از رحمت حق در وجودش ظهوري باشد. اگر رحمتي در خودت بود، سزاوار رحمت پروردگار مي‌شوي؛ آن وقت بگو « ياربّ اِرحم» اما اگر خداي نکرده رحم نداري، نه به زن و بچه، نه به مشتري، نه به يتيم و زير دستت رحم نمي‌کني، هر طوري هستي خدا نيز همين‌طور با تو معامله مي‌کند. تا کرم در تو نباشد، توقع کرم از خدا غلط است.

کرم خوب است يا بد؟ اگر بد است چرا مي‌خواهي؟ اگر خوب است چرا نداري؟

1391/02/30 @ 23:23
نظر از: جباری معز [عضو] 
جباری معز

عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): وَیلٌ لاِمْرَأَة أَغْضَبَتْ زَوْجَها وَ طُوبى لاِمْرَأَة رَضِىَ عَنْها زَوْجُها.
پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: واى به حال زنى كه شوهرش را خشمگین سازد، و خوشا به حال زنى كه شوهرش از او خشنود باشد.
مدرسه علمیه فاطمیه (س)قروه درجزین

1391/02/24 @ 11:49


فرم در حال بارگذاری ...