موضوع: "بدون موضوع"

چرا حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) وصیت نمودند که شبانه دفنش کنند ؟

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 9ام اردیبهشت, 1392

 

 

از مرجع فقید جهان تشیع آیت الله العظمی بهجت ( قدس سره ) نقل شده است : اینکه حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) بعد از آن همه مظلومیت ، در حال احتضار وصیت نمودند که شبانه دفن گردد ، بحار الانوار /49/192، این وصیت حضرت زهرا  کار عجیبی بود که نظیر کار پیغمبران ( علیهم السلام ) است . زیرا کار کسی که نزاع کند و مغلوب شود و کشته و شهیده گردد و علیه او قضاوت شود و آن همه بلاها را ببیند و با این حال راهی را پیدا کند که خود را اصل غالب جلوه دهد و غالب بودن خود را به دیگران نشان دهد به کار پیغمبران و اعجاز شباهت دارد . این کار در واقع نوعی مخالفت با حکومت وقت است . اگر دستگاه حکومت و خلافت به فکرشان می رسید که حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) می خواهد چنین کاری را بکند ، به منزل آن حضرت وارد می شدند و از انجام آن جلوگیری می کردند . آنها بعد از دفن نیز راهی جز نبش قبر آن حضرت نبود که حضرت امیر با عمل به وصایای حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) از این کار جلوگیری نمود . ( منبع : در محضر آیت الله بهجت ( ره ) ، ج 1 ، ص 131 )

 

فقط با من حرف بزن

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 1ام بهمن, 1391

 

 

 

آنگاه که تنها شدی و در جستجوی تکیه گاه مطمئنی هستی ، بر منتوکل کن ( سوره نمل ، آیه 79 )

 

آنگاه که ناامیدی پنجه بر جانت افکند و رها نمی شوی به من امیدوار باش ( سوره زمر ، آیه 53 )

 

آنگاه که سرمست زندگی دنیا هستی و به آن مغرور شدی ، به ایاد قیامت باش (سوره فاطر ، آیه 5 )

 

آنگاه که دوست داری به آرزویت برسی به درگاهم دعا کن تا اجابت کنم ( سوره غافر ، آیه 60 )

 

آنگاه که در پی تعالی و کمال هستی ، نیت خود را پاک و الهی کن ( سوره فاطر ، آیه 30- 29 )

 

آنگاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد ، به یاد من باش که همواره با تو هستم ( سوره بقره ، آیه 152 )

 

آنگاه که دوست داری با من هم سخن شوی نماز را به یاد من بخوان ( سوره طه ، آیه 14 )

 

آنگاه که روحت تشنه نیایش و راز و نیاز است آهسته مرا بخوان . ( سوره اعراف ، آیه 55  )

 

آنگاه که شیطان همواره در پی وسوسه توست به من پناه ببر . ( سوره مؤمن ، آیه 97 )

 

آنگاه که لغزش ها روحت را آزرده کرده ، در توبه به روی تو باز است . ( سوره قصص ، آیه 67 )

 

 

علی (ع)

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 11ام خرداد, 1391

میلاد مرتضی اسدالله حیدر است

جشن ولادت علی ( ع ) آن میر صفدر است

زوجی برای فاطمه ، حق آفریده است

این زاد روز همسر زهرای اطهر است

باکور دل بگو که به جز شیر حق علی (ع)

جان ولادتش حرم خاص داور است

مسلمان شدن به برکت نام مبارک حضرت فاطمه ( س )

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 2ام خرداد, 1391

یکی از ذاکرین نقل کرده است : در محضر آیه الله العظمی سید محمد هادی میلانی بودم . یک مرد و زن آلمانی همراه دختر خود وارد شدند ، پس از تعارف معمول گفتند : ما آمده ایم به شرف اسلام نایل شویم .

آیه الله العظمی میلانی پرسیدند : چرا می خواهید مسلمان شوید ؟

آن مرد عرض کرد : پهلوی دخترم که در محضر شما نشسته ، در حادثه ای شکست و استخوان هایش خرد شد ، چنان که پزشکان از معالجه او عاجز شدند و گفتند : باید عمل شود ، ولی عمل ، خطرناک است . دخترم راضی نشد و گفت : اگر در بستر بمیرم ، بهتر از آن است که در زیر عمل از دنیا روم . به هر حال او را به خانه آوردیم . ما یک خدمتکار ایرانی داریم که او را « بی بی » صدا می زنیم ، دخترم به او گفت : من تمام اندوخته مالی خود را راضی هستم بدهم که صحت به من برگردد ، اما فکر می کنم باید ناکام و با دل پر غصه بمیرم ! بی بی گفت : من یک طیب را سراغ دارم که می تواند تو را شفا دهد . گفت : حاضرم تمام پول و موجودیم را به او بدهم . بی بی گفت : تمام آن ها برای خودت باشد ، بدان من علویه ام و جده من حضرت فاطمه زهرا ( س ) است که پهلوی او را به ظلم شکستند ؛ تو با دل شکسته و اشک جاری بگو : یا فاطمه زهرا ، مرا شفا ده . دخترم با دل شکسته شروع کرد به صدا زدن و از آن بانوی معظمه یاری خواستن .

بی بی هم در گوشه خانه با گریه می گفت : « یا فاطمه زهرا ، این بیمار آلمانی را با خود آورده ام و شفای او را از شما می خواهم . مادر جان ! کمک کن و آبروی مرا نگه دار . » آن مرد اضافه کرد : من هم از دیدن این واقعه در گوشه حیاط منقلب شدم و گفتم : ای فاطمه پهلو شکسته ! دیدم دخترم قدری ساکت شد ، ناگاه مرا صدا زد و گفت : پدر ! بیا که دردم ساکت شده . جلو رفتم و دیدم او کاملاً شفا یافته و گفت : بانوی مجلله ای نزدم آمد و دست به پهلویم کشید . گفتم : شما کیستید ؟ فرمود : « من همانم که او را می خوانی » . دخترم برخاست و راحت شد و دانستم که اسلام حق است . حالا به ایران آمده و به خدمت شما رسیده ایم تا مسلمان شویم . مرحوم آیه الله العظمی میلانی و حاضرین ، از این کرامت فاطمی مسرور شدند و شهادتین و سایر امور اسلامی را به آن مرد آلمانی و خانواده اش آموختند و آنان با نورانیت اسلام رفتند .

فضایل الزهراء ، ص 109

ارتقاي سلامت

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 30ام اردیبهشت, 1391

امروزه به عنوان يك مفهوم كليدي در راستاي توسعه جوامع به حساب مي آيد چرا كه انسان سالم محور توسعه پايدار محسوب شده و سلامتي نيز ابعاد گسترده اي همچون سلامت جسمي ، رواني ، اجتماعي و معنوي را در بر مي گيرد .

از آنجا كه تأمين سلامت و حفظ و ارتقاء آن يك مقدمه لازم براي حفظ حيات ، شكوفايي عمر و بهره گيري شايسته از زندگاني است ، لذا در آئين حيات بخش اسلام اين موضوع از اهميت خاصي برخوردار است و در بسياري از احكام اسلامي به شكل مختلف به آن توجه شده است .

ایثار حضرت زهرا (س)

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 2ام اردیبهشت, 1391

پس از اقامه نماز جماعت، پيامبر خدا صلي‌ا… عليه و آله وسلم از حال پيرمردي که لباس‌هاي کهنه به تن داشت جويا شد. او گفت: گرسنه‌ام، غذايم ده؛ برهنه‌ام، مرا بپوشان؛ فقيرم، به من کمک مالي کن. پيامبر رحمت به بلال فرمود: او را به منزل فاطمه عليهاالسلام راهنمايي کن.

پيرمرد همان خواسته‌ها را از فاطمه عليهماالسلام طلب کرد. فاطمه که مانند شوهر و پدرش سه روز مي‌شد که غذا نخورده بود، پوست گوسفندي را که حسن و حسين روي آن مي‌خوابيدند، به وي داد. پيرمرد گفت: چگونه درد گرسنگي خويش را با آن درمان کنم؟ فاطمه گردنبندش را در آورد و تقديم به وي کرد و فرمود: اميد آن‌که خداوند به‌جاي آن چيزي بهتر از آن به تو دهد.

پيرمرد به مسجد آمد و ماجرا را براي پيامبر اکرم صلي‌ا… عليه و آله وسلم بيان کرد. اشک شوق در چشمان رسول خدا حلقه زد. عمار برخاست و با اجازه رسول خدا آن را خريد. پيرمرد گفت: در برابر آن نان و گوشتي مي‌خواهم تا گرسنگي‌ام برطرف شود، ردايي يماني که مرا بپوشاند و پولي که با آن به خانواده ام برسم. عمار بيش‌تر از آن‌چه خواسته بود به وي داد. آن‌گاه پيامبر خدا رو به پيرمرد کرد و فرمود: آيا سير و پوشانيده شدي؟

گفت: آري. پدر و مادرم به فداي تو.

رسول خدا فرمود: اينک براي فاطمه به خاطر احسانش دعا کن.

آن‌گاه پيامبر خدا رو به اصحاب کرد و براي آن‌ها از فضائل و کمالات فاطمه سخن گفت.

عمار برخاست و گردنبند حضرت زهرا را با مشک خوشبو ساخت، در پارچه‌اي يماني پيچيد، به غلامش داد و گفت:‌اي رسول خدا اين غلام و گردنبند هديه‌اي است از من به شما.

پيامبر (پذيرفت و) به غلام فرمود: نزد فاطمه برو و گردنبند را به او ده، تو نيز از آنِ او هستي.

(غلام به محضر فاطمه شرفياب شد) حضرت زهرا گردنبند را گرفت و غلام را نيز در راه خدا آزاد کرد. آري آن گردنبند با برگت گرسنه‌اي را سير کرد، برهنه‌اي را پوشانيد، فقيري را بي نياز نمود و بنده‌اي را آزاد ساخت و بالاخره نزد صاحبش برگشت.

بحارالانوار، ج 43

ای بهار جاودان

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 2ام اردیبهشت, 1391

باز هم سکوت شب              باز هم ستاره ها

کوچه کوچه پر شده              بوی عطر آفتاب

در دل سیاه شب                   پر شده صدای نور

می شود چه بی قرار              حسن آن گل بتول

می شود پرنده ای                  می زند دوباره پر

لحظه ای به مادرش                می کند نگاه تر

می رود به آسمان                  دستهای مادرش

می تپد چه شادمان                 قلب پاک و ساده اش

او برای غیر خود                  می کند دعا و راز

تا که شادمان شود                  آن خدای بی نیاز

در میان ظلم شب                    خانه  اش چه روشن است

جمله ی فرشتگان                    گشته اند اسیر و مست

از صدای گریه اش                  نخل ها خمیده اند

ماه و ابر و آسمان                   گشته اند پریده رنگ

ای گل امید و یاس                   ای بهار جاودان

گوشه ای ز قلب تو                  جایی هست برای ما ؟

 

زیارت ناحیه مقدسه ...

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 20ام آذر, 1390

در این تند باد روزگار آخرالزمان تنها آرزو و امید بودنمان همین است

اگر او بیاید عمق تحیرمان را پاسخی از جنس یقین خواهد گفت  ، همچون پاسخ محکمی که به سستی ذهنمان در برابر حماسه عاشورا داد .

زیارت حسین ( علیه السلام ) را میگویم ، زیارت کربلای حسین ( علیه السلام ) ، زیارت عاشورای امام حسین ( علیه السلام ) که از ناحیه مقدسه امام زمان آمده است و چه زیبا در فرازهای این دعا ، یوسف فاطمه عمق فاجعه ی یک روز که در ذره ذره ی سالها و قرنهای تاریخ ، اثر نمود را به تصویر کشیده است . وقتی گوش دل به عنوان این دعا می سپاری ، می بینی که همه چیز معنای دیگری دارد …

با زبان مهدی ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) سخن می گوئی و سلام می دهی بر تمام پیغمبران از آدم تا خاتم ، تمام پیغمبرانی که تو حسین ( علیه السلام ) عصاره ی وجودشان هستی .

و ای حسین ( علیه السلام ) این مهدی است که از تو سخن می گوید ، این همان ابوالفضل توست که هنوز اجازه ی جنگ نیافته ، گوش کن نوای ناحیه مقدسه را گوش کن ! این نوای همان زمینی  است که مصیبت تو را هر صبح و شام می بیند و سکوت می کند و می گرید ، این مهدی ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) است که فریاد می زند و می گوید :

أَلسَّلامُ عَلى ادَمَ صِفْوَةِ اللهِ مِنْ خَلیقَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى شَیْث وَلِىِّ اللهِ وَ خِیَرَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى إِدْریسَ الْقــآئِمِ للهِِ بِحُـجَّتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى نُوح الْمُجابِ فی دَعْوَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى هُود الْمَمْدُودِ مِنَ اللهِ بِمَعُونَتِهِ ،……

 

روز دوم...

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 7ام آذر, 1390

ورود امام حسين عليه السلام به كربلا نامه امام حسين عليه السلام براي اهل كوفه ورود امام حسین(ع)به کربلا بنابر قول مشهور در این روز در سال 61هجری آقا و مولایمان حضرت ابا عبدالله الحسین سید الشهدا(ع)با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند.( بحار النوار-ج.44،ص.382) در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد.امام(ع)پرسیدند:نام این زمین چیست؟گفتند:((غاضریه)).نام دیگرش را پرسیدند،گفتند:((شاطی الفرات)).فرمودند:اسم دیگری هم دارد؟گفتند:((کربلا))هم می گویند.در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:((اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء.به خدا قسم اینجا زنان و کودکان ما را به اسیری می برند!به خدا قسم اینجا پرده ی حرمت ما دریده می شود . ای جوانمردان ،فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست…)). (از مدینه تا مدینه ص.326) نامه ی امام حسین(ع)برای اهل کوفه در این روز امام حسین(ع)برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهر صیداوی دادند که به کوفه برساند .مامورین در بین راه قیس را گرفتند ،و پس از آنکه او بر ضد یزید و ابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند. هنگامی که خبر شهادت قیس به امام حسین(ع)رسید آن حضرت گریستند و فرمودند :اللهم اجعل لنا و لشیعتنا عندک منزلا کریما،واجمع بیننا و بینهم فی مستقر من رحمتک انک علی کل شیء قدیر.(بحار الانوار.ج44،ص.382)

محرم

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 6ام آذر, 1390

پوسترهایی درباره غدیر

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 21ام آبان, 1390

 

 

 

 

متن کامل خطابه غدیر به فارسی

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 21ام آبان, 1390

حمد و ثنای الهی

ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بى آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.
همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست.
اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده هاست.

ادامه »

متن پیام مقام معظم رهبری در مراسم برائت از مشرکین

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 14ام آبان, 1390

‌متن کامل پیام رهبر معظم انقلاب که توسط حجت‌الاسلام و المسلمین قاضی عسکر قرائت شد، به شرح زیر است: 

 بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلوات الله و تحیاته علی سیدالانام محمدٍ المصطفی و آله الطیبین و صحبه المنتجبین. اکنون بهار حج، با طراوت و صفای معنوی و شکوه و حشمت خداداد، فرا رسیده و دلهای مؤمن و مشتاق را پروانه وار بر گرد کعبه‌ی توحید و وحدت، به پرواز درآورده است. مکه و منا و مشعر و عرفات، منزلگاه انسانهای خوشبختی است که به ندای: ” و اذّن فی الناس بالحج .. ” پاسخ گفته و به حضور در میهمانی خدای غفور و کریم سرافراز گشته‌اند. اینجا همان خانه‌ی مبارک و کانون هدایتی است که آیاتٍ بیّنات الهی از آن ساطع و چتر امان برفراز سر همگان در آن گسترده است. دل را در زمزم صفا و ذکر و خشوع، شستشو دهید؛ چشم باطن را به آیات روشن حضرت حق بگشائید؛ به اخلاص و تسلیم که نشانه‌ی عبودیت حقیقی است روی آورید؛ خاطره‌ی آن پدری را که با طوع و تسلیم، اسماعیلش را به قربانگاه برد بارها و بارها در دل زنده کنید، و بدینگونه راه روشن و آشکاری را که برای رسیدن به دوستی ربّ جلیل در برابر ما گشوده است، بشناسید و قدم نهادن در آن را به همّت مؤمنانه و نیت صادقانه‌ی خود، بسپارید. مقام ابراهیم یکی از همان آیات بيّنات است. جای پای ابراهیم علیه‌السلام در کنار کعبه‌ی شریف، تنها نمادی از مقام ابراهیم است. مقام ابراهیم، مقام اخلاص و گذشت و ایثار اوست؛ مقام ایستادگی او در برابر خواست نفسانی و عواطف پدرانه و نیز در برابر سیطره‌ی کفر و شرک و سلطه‌ی نمرود زمانه است. این هر دو راه نجات هم اکنون در برابر یکایک ما آحاد امت اسلامی، گشوده است. همت و شجاعت و عزم راسخ هریک از ما میتواند ما را روانه به سوی همان هدفهائی سازد که پیام‌آوران رسالت الهی از آدم تا خاتم، بشر را به سوی آن فراخوانده و وعده‌ی عزت و سعادت در دنیا وآخرت را به رهپویان آن داده‌اند. در این محضر عظیمِ امت اسلامی، شایسته است که حج‌گزاران به مهمترین مسائل جهان اسلام بپردازند. اکنون در رأس همه‌ی این مسائل، قیام و انقلاب در برخی کشورهای مهم اسلامی است. در میانه‌ی حجّ سال گذشته و حج امسال، حوادثی در دنیای اسلام پدید آمده است که میتواند سرنوشت امت اسلامی را دگرگون ساخته و آینده‌ئی درخشان و سرشار از عزت و پیشرفت مادی و معنوی را نوید دهد. در مصر و تونس و لیبی طاغوتهای دیکتاتور و فاسد و وابسته، از سریر قدرت سرنگون شده‌اند و در برخی کشورهای دیگر امواج پرخروش قیام مردمی، کاخهای زر و زور را به ویرانی و نابودی تهدید میکند. این صفحه‌ی تازه گشوده از تاریخ امت ما، حقایقی را آشکار می‌سازد که همه از آیات بینات الهی است و به ما درسهای حیات‌بخش میدهد. این حقایق باید در همه‌ی محاسبات ملتهای مسلمان به کار گرفته شود. نخست آنکه اکنون از دل ملتهائی که دهها سال در سیطره‌ی سیاسی بیگانگان بوده‌اند، نسل جوانی سربرآورده است که با اعتماد به نفس تحسین برانگیز به استقبال خطر رفته و به رویاروئی با قدرتهای مسلّط برخاسته و همت به دگرگونسازيِ وضعیت گماشته است. دیگر آنکه به رغم تسلط و تلاش حاکمان سکولار و تلاشهای پیدا و پنهان آنان برای دین‌زدائی در این کشورها، اسلام، با نفوذ و حضوری نمایان و پرشکوه، هدایتگر دل‌ها و زبانها گشته و چون چشمه‌ای جوشان در گفتار و کردار توده‌های میلیونی، به اجتماعات و رفتارهای آنان طراوت و حیات بخشیده است. ماذنه‌ها و مصلاّها و تکبیرها و شعارهای اسلامی، نشانه‌ی آشکاری از این حقیقت و انتخابات اخیر تونس برهان قاطعی بر این مدعا است. بی‌گمان انتخابات آزاد در هر کشور اسلامی دیگر هم نتیجه‌ئی جز آنچه در تونس پیش آمد، نخواهد داشت. دیگر آنکه در حوادث این یک سال، به همه نشان داده شد که خداوند عزیز و قدیر، در عزم و اراده‌ی ملتها، آن چنان قدرتی تعبیه کرده است که هیچ قدرت دیگر را یارای مقاومت در برابر آن نیست. ملتها با این نیروی خداداد، قادرند سرنوشت خویش را تغییر دهند و نصرت الهی را نصیب خود سازند. دیگر آنکه دولتهای مستکبر و در رأس آنان امریکا، که در طول دهها سال با ترفندهای سیاسی و امنیتی، دولتهای منطقه را سر به فرمان خود ساخته و به پندار خود، جاده‌ی بی مانعی برای سیطره‌ی روزافزون اقتصادی و فرهنگی و سیاسی بر این بخش حساس جهان، پدید آورده بودند، اکنون نخستین آماج بیزاری و نفرت ملتهای این منطقه‌اند. اطمینان باید داشت که نظامهای برآمده از این انقلابها هرگز به نامعادله‌ی خفتبار پیشین تن نخواهند داد و جغرافیای سیاسی این منطقه به دست ملتها و در جهت عزت و استقلال کامل آنان رقم خواهد خورد. دیگر آنکه طبیعت مزوّر و منافقِ قدرتهای غربی، برای مردم این کشورها آشکار شد. در مصر و تونس و لیبی – هرکدام به نوعی- آمریکا و اروپا تا توانستند در نگهداری از مهره‌های خود کوشیدند و هنگامی که عزم ملتها برخواست آنان فائق آمد، به روی مردم پیروز لبخند مزورانه‌ی دوستی زدند. حقایق گرانبها و آیات بینات الهی در حوادث یکسال اخیر در این منطقه بیش از اینها است و برای اهل تدبر، دیدن و شناختن آن دشوار نیست. لیکن با این همه، امروز همه‌ی امت اسلامی و بویژه ملتهای به پاخواسته، نیازمند دو عنصر اساسی‌اند: نخست: تداوم ایستادگی و پرهیز شدید از سست شدن عزم راسخ. فرمان الهی به پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در قرآن چنین است: ” فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا ” و ” فلذلک فادع و استقم کما امرت” و نیز از زبان حضرت موسی علیه‌السلام : ” و قال موسی لقومه استعینوا بالله و اصبروا، ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین” مصداق بزرگ تقوا در این دوره برای ملتهای به پاخاسته، آن است که حرکت مبارک خود را متوقف نسازند و خود را سرگرم دست‌آوردهای این مقطع نکنند. این است بخش مهم از تقوائی که دارندگان آن، به وعده‌ی ” عاقبتِ نیک” سرافراز گشته‌اند. دوم: هشیاری در برابر حیله‌های مستکبران بین‌المللی و قدرتهائی که از این قیامها و انقلابها لطمه دیده‌اند. آنها بی‌کار نمی‌مانند و با همه‌ی توان سیاسی و امنیتی و مالی، برای برقراريِ دوباره‌ی نفوذ و قدرت خود در این کشورها به میدان می‌آیند. ابزار آنان، تطمیع و تهدید و فریب است. تجربه‌ها نشان داده است که درمیان خواص، هستند کسانی که این ابزارها در آنان کارگر می‌شود و ترس و طمع و غفلت، آنان را دانسته یا ندانسته به خدمت دشمن در‌میآورد. چشم بیدار جوانان و روشنفکران و عالمان دینی باید به دقت مراقبت کند. مهمترین خطر، دخالت و تأثیرگذاريِ جبهه‌ی کفر و استکبار در ساخت نظام جدید سیاسی در این کشورها است. آنان همه‌ی کوشش خود را به کار خواهند برد تا نظامهای جدید، هویت اسلامی و مردمی نیابد. همه‌ی دلسوزان در این کشورها و همه آنان که به عزت و کرامت و پیشرفت کشور خود دلبسته‌اند باید تلاش کنند تا اسلامیت و مردمی بودن نظام نوین، به تمام و کمال تامین شود. نقش قانون اساسی‌ها در این میان، برجسته است. اتحاد ملی و به رسمیت شناختنِ دگرسانیهای مذهبی، قبیله‌ئی و نژادی، شرط پیروزی‌های آینده است. ملتهای شجاع و به پاخاسته در مصر و تونس و لیبی و دیگر ملتهای بیدار و مبارز بدانند، نجات آنان از ظلم و کید آمریکا و دیگر مستکبران غربی تنها و تنها در آن است که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار شود. مسلمانان برای اینکه بتوانند مسائل خود را به صورت جدّی با جهانخواران حل کنند باید خود را به مرز قدرت بزرگ جهانی برسانند، و این جز با همکاری و همدلی و اتحاد کشورهای اسلامی به دست نخواهد آمد. این وصیت فراموش نشدنی امام خمینی عظیم است. امریکا و ناتو به بهانه‌ی قذافی خبیث و دیکتاتور، ماهها بر سر لیبی و مردم آن آتش ریختند و قذافی همان کسی بود که پیش از قیام شجاعانه‌ی ملت لیبی درشمار دوستان نزدیک آنان بشمار می رفت، او را در آغوش می‌گرفتند؛ با دست او از ثروت لیبی میدزدیدند و برای خام کردن او دستش را می‌فشردند یا می‌بوسیدند .. پس از قیام مردم، همین او را بهانه کردند و تمام زیرساختهای لیبی را به ویرانی کشاندند. کدام دولت توانست از فاجعه‌ی کشتار مردم و ویرانی کشور لیبی به دست ناتو جلوگیری کند؟ تا چنگ و دندان قدرتهای خونخوار و وحشی غربی شکسته نشود همیشه چنین خطرهائی برای کشورهای اسلامی متصور است و نجات از آن جز با تشکیل قطب قدرتمند جهان اسلام، میسر نیست. غرب و امریکا و صهیونیزم امروز از همیشه ضعیفترند. گرفتاریهای اقتصادی، ناکامی‌های پی‌درپی در افغانستان و عراق، اعتراضهای عمیق مردمی در امریکا و دیگر کشورهای غربی که دامنه‌ی آن روز بروز گسترده‌تر شده است، مبارزات و جانفشانیهای مردم فلسطین و لبنان، قیامهای دلیرانه‌ی مردم در یمن و بحرین و برخی دیگر از کشورهای زیر نفوذ امریکا، همه و همه حامل بشارتهای بزرگی برای امت اسلامی و بویژه کشورهای انقلابی جدید است. مردان و زنان مؤمن در سراسر جهان اسلام و بویژه در مصر و تونس و لیبی از این فرصت برای تشکیل قدرت بین‌الملل اسلامی بیشترین بهره را ببرند. خواص و پیشروان نهضتها به خدای بزرگ توکل و به وعده‌ی نصرت او اعتماد کنند و صفحه‌ی تازه گشوده‌ی تاریخ امت اسلامی را با افتخارات ماندگار خود که مایه‌ی رضای الهی و زمینه‌ساز نصرت اوست مزین سازند. والسلام علی عباد الله الصالحین سیدعلی حسینی‌خامنه‌ای ۵/آبان/۱۳۹۰ ۲۹ ذیقعده ۱۴۳۲

ماه ذی الحجه و مناسک حج

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 9ام آبان, 1390

 

حج در لغت به معني قصد و هدف قراردادن كاري معين است و در اصطلاح فقه اسلامي به قصد و رفتن به سوي مكه و خانه خدا در روزهاي معيني از سال به هدف انجام تكاليف ديني گفته مي‌شود.
بر طبق احاديث و روايات اسلامي، اولين كسي كه خانه كعبه را بنا نهاد و در آن نماز گزارد و طواف كرد، حضرت آدم (ع)بود. بعد از او نيز 75 پيامبر مراسم حج به جاي آوردند. اما به تدريج اين مراسم به شرك گرائيد. در زمان حضرت ابراهيم (ع) با احياي مجدد خانة كعبه، حج رونقي دوباره يافت. اما پس از ايشان نیز ديگر بار اين سنت، به مظاهر شرك و بت پرستي آلوده گشت.

ادامه »

اعمال شب و روز عيد قربان

نوشته شده توسطالزهرا فریدن 9ام آبان, 1390

شب دهم از ليالى متبركه و از آن چهار شبى است كه احياء آنها شايسته است و درهاى آسمان در اين شب بازاست و سنّت است در آن زيارت امام حسين عليه السلام و دعاء يا دائِمَ الْفَضْلِ عَلىَ الْبَرِيَّةِ روز دهم روز عيد قربان است و بسيار روز شريفى است و اعمال آن چند چيز است.اوّل غسل است كه در اين روز سنّت مؤكد است و بعضى از علماء واجب دانسته اند.
دوّم نماز عيد است به همان نحو كه در عيد فطر ذكر شد لكن در اين روز مستحب است كه افطار بعد از نماز از گوشت قربانى شود.
سوّم خواندن دعاهائى كه وارد شده پيش از نماز عيد و بعد از آن و در اقبال ذكر شده و شايد بهترين دعاهاى اين روز دعاى چهل و هشتم صحيفه كامله باشد: اَللّهُمَّ هذا يَوْمٌ مُبارَكٌ و دعاى چهل و ششم را نيز بخواند يا مَنْ يَرْحَمُ مَنْ لا يَرْحَمُهُ الْعِبادُ
چهارم خواندن دعاى ندبه است
پنجم قربانى است كه سنّت مؤ كّد است
ششم خواندن تكبيرات است براى كسى كه در منى باشد عقيب پانزده نماز كه اوّلش نماز ظهر روز عيد است وآخرش نماز صبح روز سيزدهم و كسانى كه در ساير شهرها هستند بخوانند عقيب ده نماز از ظهر روز عيد تا صبح دوازدهم و تكبيرات اين است :
اللّهُ اَكْبَرُ اللّهُ اَكْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُاللّهُ اَكْبَرُاللّهُ اَكْبَرُ ولِلّهِ الْحَمْدُ اللّهُ
خدا بزرگتر از توصيف است …. معبودى جز خدا نيست و خدا بزرگتر است … و ستايش خاص خدا است
اَكْبَرُ عَلى ما هَدانا اَللّهُ اَكْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الاْنْعامِ
خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائى كرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزى ما كرد از چهارپايان انعام (شتر و گاو و گوسفند)
وَالْحَمْدُلِلّهِ عَلى ما اَبْلانا
و ستايش خاص خدا است براى آنكه آزمود ما را
و مستحب است تكرار اين تكبيرات عقب نمازها به قدر امكان و خواندن بعد از نوافل
منبع: مفاتیح الجنان